ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..
ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..

شعر باران مهربانی


 
چه زیبا می بارید مهربانیت!
 
آن هنگام که قدم میزدم زیر چتر نیلوفرانه
 
وتو برمن ، شعر باراندی
 
آه! بهاراحساسم زیبا بود با تو
 
افسوس که اکنون نه بهاریست و نه شعری
 
"مریم بهنام"
 

حــرف دل خیــلیا...


*میدانیـــ ... !؟ به رویت نیاوردمـــــ... !

از هــمان زمانیــــ که جای " تو " به " من " گفتی : " شـ ـ ـ ـــما "

فهمیدمــــ ـپای " او " در میان استــ ـ ــ ـ ـ ـــــ ...

*اینقــ ـ ـ ـــدر مرا از رفتنت نتـــــــرسان!

ماندنـــ کنار منــــ لیاقــ ـ ـ ـــــت میخواســت نه بهانه...

 

میخواهیــ برویـــــ برو... بلـــ ـ ـ ـــــند میگویمـ به درک که رفتیـــ...

*ببیـــــــــــن...!

توئیــــ که نیسیــــ اشکامــو پاکـــــ  کنی...

عمــــــــــــــــــرا بذارم وقتی میخندمــــ کنارم باشیـــ بگو خب!

*اولیـــــن و اخریـــــــن پسریــ کهــــ جلویشــ  زانو خواهم زد،

پسرمــــ خواهد بود...

 

ان همـــ برای بسـتن کفشهایشــــــ . . .

*همیشه بهم میگفت زندگیمی....

وقتی رفت من بهش گفتم:مگه من زندگیت نیستم؟

گفت آدم برای رسین به عشقش باید از زندگیش بگذره....

دانلود آهنگ جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی مهدی مقدم به نام تو جون منی


دانلود آهنگ جدید و فوق العاده زیبا و شنیدنی مهدی مقدم به نام تو جون منی
 
ترانه ، آهنگ و تنظیم : سینا گلزار
 
دانلود آهنگ در ادامه مطلب...
 
 

تصاویری از کبوترانی زیبا اما بسیار متفاوت




تصاویری از کبوترانی زیبا اما بسیار متفاوت
ریچارد بیلی می گوید: برخی از این کبوترها نگاهی ساده و بی تکلف داشتند، برخی مغرور، بعضی هم کمی خودشیفته بودند. من با این که به سختی تحت تأثیر چیزی قرار می گیرم؛ اما در برابر این موجودات فوق العاده، شگفت زده می شوم و طی این پنجاه سال هر وقت نوع متفاوتی از آنها دیده ام از آن عکسگرفته ام.

این پرندگان این گونه اند: زیبا و متفاوت!

 ریچارد بیلی در طی 50 سال از کبوتران متفاوت و زیبا عکس گرفته است. این پرندگان آن قدر با هم-نوعان خود تفاوت دارند که برخی آنها را «کبوتران فانتزی» نامیده اند.


تصاویری از کبوترانی زیبا اما بسیار متفاوت

 

تصاویری از کبوترانی زیبا اما بسیار متفاوت

 

تصاویری از کبوترانی زیبا اما بسیار متفاوت

 

تصاویری از کبوترانی زیبا اما بسیار متفاوت

تاریخچه عدد صفر


یکی از معمول‌ترین سؤال‌هایی که مطرح می‌شود این است که: «چه کسی صفر را کشف کرد؟» البته برای جواب دادن به این سؤال به دنبال این نیستیم که بگوییم شخص خاصی

 صفر را ابداع و دیگران از آن زمان به بعد از آن استفاده می‌کردند.

 

ادامه مطلب ...

به سلامتی اونایی که


به سلامتی اونایی که

 

 بچه ها خواهشا تا آخرش بخونین...

به سلامتی اونایی که خیلی تنهان ن اینکه نمیتونن با کسی باشن فقط نمیخوان با هر کسی

باشن....ناراحت

سلامتی اونایی که از شدت دلتنگی رفتن تو کما.حرف میزنن-راه میرن-نفس میکشن اما هیچ حسی

ندارن...

سلامتی پسری که یه روز عاشق شد...

سلامتی دختری که یه روز عاشق شد....

سلامتی پسری که به اندازه یه نگاه هم به عشقش خیانت نکرد...

سلامتی دختری که هیچی کم نذاشت...

 

سلامتی عشق پاکشون...

 

سلامتی اون همه خاطره ها و شیطنت هاو دیووونه بازی های زیر بارون...ناراحت

 

قرار گذاشتن ها خیس شدن ها از سرما به خود لرزیدن ها...

 

سلامتی دوستی که زیر آب پسرو به دروغ زد...

 

سلامتی دختری که بی خبر خطش خاموش شد....

 

سلامتی اون قسم ها اون دوست دارمهایی که هیچوقت تحویل داده نشد...

 

سلامتی اون پسری که هر چی قسم خورد خواهش کرد اثری نداشت...

 

سلامتی دختری که با چشم خیس به پسر گفت ازت بدم میاد...

 

سلامتی پسری که رفت خدمت تا زود برگرده و دلشو بدست بیاره بره خواستگاری..

 

سلامتی 21 ماه پست دادن ها و لحظه شماری هاو  دور بودن ها...

 

سلامتی روزی که پسر دعوت شد به جشن عقد عشقش...

 

سلامتی اون شب...

 

سلامتی اون دوستایی که بخاطر حال پسر بغض داشتن

 

اما پسر خندید تا جشن خراب نشه...

 

سلامتی اون خنده ی زوری...

 

سلامتی عروسی که ماه شده بود...

 

سلامتی پسری که هنوز امید داشت به عشقش میرسه...

 

سلامتی با اجازه بزرگترها...

 

سلامتی بغض پسر...سلامتی چشم خیس دوستان...

 

سلامتی اون حلقه که جایگزین حلقه پسر شد...

 

سلامتی سستی زانو...سلامتی سیاهی چشم...

 

سلامتی شب و روزایی که سخت گذشت...

 

سلامتی دختری که با تمام وجود گریه کرد...

 

سلامتی تیغی که تیز بود...سلامتی رگ دست...

 

سلامتی دختری که خودکشی کرد...

 

سلامتی لحظه ای که به پسر خبر دادن...

 

سلامتی ملاقات تو بی مارستان...

 

سلامتی اون 5 و6 دقیقه ی تنها با دختر...

 

سلامتی اون چشمای نیمه باز خیس...

 

سلامتی قسم جون پسر...

 

سلامتی قبول کردن دختر...

 

سلامتی لحظه خداحافظی...

 

سلامتی چشمای خیس...سلامتی یه عمر تنهایی...

 

سلامتی حرفایی که نمیشد گفت ولی یه متن شد...

 

سلامتی خنده های کودکی که توی راه بود...

 

سلامتی دختری که مادر شد...

 

سلامتی پسری که حسرت پدر بودن تا ابد به دلش موند...

 

سلامتی هق هق هایی که پست شد تا دلی آروم شه...

 

سلامتی امشب...

 

سلامتی همه ی عاشقایی که هیچوقت به عشقشون نرسیدن

 

و از دور نگران یکی یه دونه شون بودن و با بغض با سکوتشون گفتن آهای غریبه

 

این که دستش توی دستای توئه همه دنیای منه

 

خیلی مراقبش باش...

یک فنجون قهوه



 

در زد ولی کسی جوابش را نداد. در اتاق را به آرامی باز کرد. اتاق تاریکی بود. دیوار هایش رنگ خود را از دست داده بود. در اتاق تنها یک میز و یک پنجره وجود داشت. از پنجره به هوای سرد بیرون نگاه کرد. به دانه های ریز برف که در حال انباشته شدن بر روی زمین بود نگاه کرد. قطره ای اشک از چشمانش به پایین لغزید. به خودش فکر می کرد. به تنهایی هایش. به روزگار سختی که پشت سر گذاشته بود. به آینده ای که معلوم نبود چه می شد. آیا واقعا ارزش گریه کردن را داشت؟


احساس تنهایی کرد. به آغوشی گرم نیاز داشت. به کسی که بتواند او را دَرک کند. نگاهش را از روی دانه های برف برداشت. به داخل اتاق نگاه کرد. اشک هایش را پاک کرد. یادش آمد که مرد نباید گریه کند!

 

...بقیه در ادامه ی مطلب..

به سمت میز رفت. میز خاک خورده بود. صندلی نیز اینگونه بود. بر روی صندلی نشست. چشمانش را بست و آرزویی کرد. چیزی می خواست که در آن لحظه آرامش کند. چشمانش را به هم فشرد سپس باز کرد. سینی ای کوچک بر روی میز ظاهر شده بود! درون آن فنجان قهوه بود. کنار دستش نیز یک روزنامه بود. میشد فهمید که از زمان چاپ شدنش مدت ها گذشته باشد. رنگ و رو رفته بود. دیگر جوهر جادویی نیز قدرت پاک نشدنی اش را از دست داده بود.

دیگر نمی توانست خود را کنترل کند. قهوه را برداشت ولی دستانش می لرزید. آن را سر کشید. قهوه تلخ بود،تلخ! همانند گذشته ی او! تلخی قهوه را به جان خرید. فنجان را کنار گذاشت و دوباره به پشت پنجره رفت. بارش برف تمام شده بود و باران می آمد. همان گونه که اشک از چشمانش سرازیر میشد. انگار هوا نیز سنگینی غمی سخت را به دوش می کشید. غم تنهایی. چشمانش از اشک پر بود. کسی چه می دانست، شاید او هم یک بار همدمی پیدا کند. آغوشی گرم! محبتی بی کران!


به سمت در رفت. بار دیگر به اتاق نگاه کرد. شاید این آخرین نگاه بود. شاید...

آهنگ جدید سامان مرادیان به اسم توبه کن دل من



آهنگ جدید سامان مرادیان به اسم توبه کن دل من

ترانه:سامان مرادیان
تنظیم وآهنگ:فتاح فتحی
فربد این کار هم ملودیش قشنگه هم تنظیمش و خیلی 
زحمت کشیدیم
متن آهنگ:
این دنیارو من نمیخوام
بامن بازی نکنین
عاشقم کنین ولی
نرین منو ترک نکنین
توبه کن دل من 
توبه کن دل من
عمری زدی به بیخیالی
خیال هیچکی نبودی
عمری تو عاشق بودی
اما عشق کسی نبودی
توبه کن ای دل من 
توبه کن توروخدا
عشق اول و آخرت
فقط بود و هستش خدا
فقط بود و هستش خدا
 
دانلود آهنگ در ادامه مطلب...
 
 
دانلود آهنگ:
 

بنام خدا





شاید کسی بتونه جسم من رو تسخیر کنه اما هرگز نمی تونه عشق تو رو ازم بگیره حتی اگه بخواد می تونه برای من تعیین تکلیف کنه اما کسی نمی تونه جای خدا تصمیم بگیره برای کسی که همه چیزش رو از راز و نیاز با خدایی داره که تنهاش نمی گذاره دوست داشتن چیزی نیست که بتوان ان را از قلب کسی بیرون کشید ...

عکس خودم با لباس امدادی در مرکز پاسخگویی اضطراری جمعیت هلال احمر استان آذربایجان غربی



+ من عینکی نیستم...این عینک کاره.برای مشاهده در سایز بزرگتر روی تصویر کلیک کنید.

دانلود آهنگ جدید بنیامین یه خونه بنیامین بهادری این آهنگو نقدیم کرد به همسرش نسیم

آهنگ جدید بنیامین یه خونه

بنیامین بهادری این آهنگو نقدیم کرد به همسرش نسیم

 آهنگ جدید بنیامین به اسم  یه خونه


متن  آهنگ جدید بنیامین به اسم  یه خونه :

یه خونه که اندازه ی دستامونه

که گوشه کنارش پر از حرفامونه

یه خونه که حالا دیگه اونجا نیستی

تو دیگه لب پنجرش وا نمیستی

آییییی نسیـــــــــم  . . . .

دانلود این آهنگ عاشقانه و زیبا از بنیامین بهادری

برای دانلود روی لینک زیر کلیک کنید:

دانلود آهنگ بنیامین بهادری،هم خونه

دلواپسی


خوابم نمی بره دلواپس توام

            با این که بی کسم تنها کس تو ام

                                         خوابم نمی بره از دستت دلهره

             چشمای خیس من باز از تو دلخوره

                                        خوابم نمی بره جای تو خالیه

            میپرسم ا زخودم باز این چه حالیه

                                       انگار این اتاق دلواپس منه

                                       احساس میکنم نبضم نمی زنه

 

 مثل قایقی خسته تودریا                                      مثل دیدن تو  توی رویا

مثل تیک تیک خسته ساعت                                   مثل قصه تلخ صداقت

مثل شب مثل گل توی گلدون                                   مثل تصویر ماه توی بارون

مثل گریه ی تلخ دیوونه                                         دیگه چیزی ازم نمی مونه

مثل لحظه بارونو پاییز                                           مثل چشمای خسته‌ لبریز

مثل اشکای ریخته رو گونه                                     دیگه چیزی ازم نمیمونه

مثل بارونو ابر بهاره                                              مثل لحظه خواب ستاره

                              تورو دوســــــــــــــــــــــــــت دارم

مثل خاطره های پریده                                             دو نگاه بهم نرسیده

مثل شاعرو عشقو رفاقت                                        مثل حس غریب نجابت

مثل پرسه و گریو خوندن                                         همه خاطرهاتو سوزوندن

مثل اشکای خواب شبونه                                         دیگه چیزی ازم نمیمونه

مثل لحظه بارونو پاییز                                            مثل چشمای خسته لبریز

مثل اشکای ریخته رو گونه                                      دیگه چیزی ازم نمیمونه

مثل بارونو ابر بهاره                                                مثل لحظه خواب ستاره

                 تورو دوســــــــــــــــــــــــــت دارم                 تورو دوستت دارم  ...................


دانلود ویلون کلاسیک عاشقانه دیوید گرت


دانلود ویلون کلاسیک عاشقانه دیوید گرت



موسیقی های ویلون عاشقانه و آرام و رمانتیک دیوید گرت،برگزیده سه موسیقی برتر

دانلود این سه موسیقی برگزیده 

دانلود:

01 Humoresque

11 Mendelssohn Violin Concerto 2_2

04 Serenade

منو تنهاییام

چقدر بدنبالم هستن!!!!! چشمم ب راه اشت اما ... آخرش تنها برگشته ام تنهای تنها و او همچنان خوش است

منو خدا

 , 



دیشب با خدا دعوایم شد؛ با هم قهر کردیم …

فکر کردم دیگر مرا دوست ندارد.

رفتم گوشه ای نشستم.

چند قطره اشک ریختم و خوابم برد.

صبح که بیدار شدم، مادرم گفت:

" نمیدانی از دیشب تا صبح چه بارانی می آمد."…