عکس های تنهایی و غمگین جدید
دفتری بود که گاهی من و تو می نوشتیم در آن از غم و شادی و رویاهامان از گلایه هایی که ز دنیا داشتیم
من نوشتم از تو:
که اگر با تو قرارم باشد تا ابد خواب به چشم من بی خواب نخواهد آمد که اگر دل به دلم بسپاری و اگر همسفر من گردی من تو را خواهم برد تا فراسوی خیال تا بدانجا که تو باشی و من و عشق و خدا!!!
تو نوشتی از من:
من که تنها بودم با تو شاعر گشتمبا تو گریه کردم با تو خندیدم و رفتم تا عشق نازنیم ای یار من نوشتم هر بار با تو خوشبخترین انسانم…
ولی افسوس
مدتی هست که دیگر نه قلم دست تو مانده است و نه من
می خوام به سردی شب هام بخندم . . . می خوام به پوچی فردام بخندم . . . وقتی می بینمت با دیگرونی . . . تو اوج گریه هام می خوام بخندم . . . می خوام داد بزنم تنهای تنهام . . . می خوام وقتی میگم تنهام بخندم
عکس های تنهایی و غمگین جدید
sad
alone
alone