ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..
ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

ღ ミ ◕قلب طلایی ◕ ミ ღ

زندگی شهد گل است..زنبور عسل می خوردتش..آنچه می ماند عسل خاطره هاست..

عکس های زیبا با موضوع : I love you دوست دارم







عکس های زیبا با موضوع i love you

I love you more today than I did yesterday, but not as much as I will tomorow.






تصاویر بیشتر را در ادامه مطلب ببینین... 



 

ادامه مطلب ...

رمان جدید و عاشقانه عطر عاشقی (به فرمت پی دی افpdf)




 خلاصه داستان رمان عطر عاشقی:

داستان رمان در مورد دختری نابینا به اسم سارینا است که در پرورشگاه بزرگ شده است و یک مرد همیشه در کنارش هست که به او کمک می کند و باعث می شود که چشم های سارینا عمل بشود ولی …….

دانلود رمان عطر عاشقی

 

دانلود لایو والپیپر عاشقانه و زیبا برای آندروید android




دانلود لایو والپیپر عاشقانه و زیبا برای آندروید android

این لایو والپیپر زیبا هم از حجم کمی برخوردار است هم باعثا افت سرعت موبایل نمی شو

د.


 

 

دانلود


داستان های کوتاه و آموزنده(نمره استاد)





نمره استاد 

دانشجویی پس از آنکه در درس منطق نمره نیاورد، به استادش پیغام زد که:

“‌استاد، شما واقعا چیزی در مورد موضوع این درس می دانید؟”

استاد در جواب گفت: “بله حتما، در غیر اینصورت نمی توانستم یک استاد باشم.”

دانشجو در ادامه نوشت: “‌بسیار خوب، من مایلم از شما یک سوال بپرسم. 

اگر جواب صحیح دادید، من نمره ام را قبول می کنم. در غیر اینصورت، 

از شما می خواهم به من نمره ی قبولی بدهید.”استاد قبول کرد و…

دانشجو پرسید:


 “آن چیست که قانونی است ولی منطقی نیست، 

منطقی است ولی قانونی نیست، و نه قانونی است و نه منطقی؟”

استاد پس از تامل طولانی نتوانست جواب بدهد و مجبور شد

 نمره ی قبولی درس را به دانشجو بدهد.بعد از مدتی، 

استاد با شاگردش تلفنی تماس گرفت و جواب سوال را پرسید و شاگرد بلافاصله جواب داد:

 “استاد شما ۶۳ سال دارید و با یک خانم ۳۰ ساله ازدواج کرده اید 

که البته قانونی است ولی منطقی نیست. 

همسر شما یک معشوق ۲۵ ساله دارد که منطقی است ولی قانونی نیست؛ 

و این حقیقت که شما به معشوق همسرتان نمره ی قبولی دادید 

در صورتی که باید آن درس را رد می شد نه قانونی است و نه منطقی....!!!

داستان غمگین (نهایت علاقه پسر به پدرش)


دوستان من، عزیزان این داستان را بخوانید :
زمانیکه مردی در حال پولیش کردن اتوموبیل 

جدیدش بود کودک 4 ساله اش تکه سنگی

 را برداشت و بر روی بدنه اتومبیل خطوطی را انداخت.

مرد آنچنان عصبانی شد که دست پسرش را در دست

 گرفت و چند بار محکم پشت دست او زد

 بدون انکه به دلیل خشم متوجه شده باشد 

که با آچار پسرش را تنبیه نموده

در بیمارستان به سبب شکستگی های فراوان 

چهار انگشت دست پسر قطع شد


وقتی که پسر چشمان اندوهناک پدرش را دید از او پرسید 

"پدر کی انگشتهای من در خواهند آمد" !

آن مرد آنقدر مغموم بود که هچی نتوانست 

بگوید به سمت اتوبیل برگشت وچندین باربا لگدبه آن زد


حیران و سرگردان از عمل خویش روبروی

 اتومبیل نشسته بود و به خطوطی که پسرش روی آن 

انداخته بود نگاه می کرد . او نوشته بود " دوستت دارم پدر"


روز بعد آن مرد خودکشی کرد!


اشک در کوچکی و بزرگی



وقتی کوچکی دستانی هستند که اشکهایت را پاک کنند

وقتی بزرگ می شوی باید دستی باشی که اشکی 

را پاک کنی و خنده ای بر لبی بنشانی ...

و این چه زیباست ...


پیله تنهایی


چه کسی می داند که تو در پیله تنهایی خود تنهایی ؟

چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی ؟

پیله ات را بگشا ، تو به اندازه پروانه شدن زیبایی ........!




هر که به پایت سوخت .............


بـ ـه تـ ـه سیـ گارهـ ـایتان احتـ ـرام بـ گذارید،

نــ ـیندازیدشان زیر ِ پـ ـا...

چـ ـرا آدم هـا عادت دارند

هـ ـرکه بـ ـه پـ ـایشان سوخت را

می اندازند زیر ِ پا؟!


بزرگترین درس زندگی...


بزرگترین درس زندگی اینست‌که گاهی

 احمق‌ها هم درست می‌گویند. 




تو دروغگو نیستی من حواسم پرت است



نه

    تو دروغگو نیستی
    من حواسم پرت است
    گفته بودی دوستم داری بی اندازه
    خوب که فکر میکنم
    تازه میفهمم که
    بی اندازه یعنی چه

آنقدر در تو غــرق شـــده ام ...



    آنقدر در تو غــرق شـــده ام ...

    که از تلاقـــى نگاهـــم با دیگرى ...

    احســـاس خیانــت میـــکنم !!!

    عشـــق یعنى همین…

تمام ترانه هایم ترنم یاد توست.........



تمام ترانه هایم ترنم یاد توست

     و تمام نفسهایم خلاصه در نفسهای توست
    ای زلال تر از باران و پاکتر از آیینه به وجود پر مهر تو می بالم
    و تو را آن گونه که می خواهی دوست دارم
    ای مهربان پرنده خیالم با یاد تو به اوج آسمانها پر خواهد گشود
     و زیبایی ات را به رخ فرشتگان خواهد کشید
    تبسمی از تو مرا کافیست که از هیچ به همه چیز برسم

آدم هایی که هنوز عشق را نمی دانند!!




یک آدمهایی هم هستند که اهل غر زدن نیستند. ناله نمی‌کنند.

حوادث و غم‌های زندگی‌شان را نمی‌گیرند سر دست و سر هر گذری فریادش نمی‌زنند.
آدمهای لبخندهای همیشگی‌اند این آدمها.
تکیه‌گاهند و کسی معمولا شکستن‌شان را نمی‌بیند.
همین آدمها اما گاهی پشت لبخندهای همیشگی‌شان، پشت ظاهر آرام و صبورشان غم‌های بزرگی دارند.
خواستم بگویم حواستان به این آدمها باشد.



بعضی آدمها هم هستند که آرام جانند.

از این دست آدمهایی که از بس بوده‌اند، از بس بودنشان رنگ عادت گرفته، هیچ‌وقت نفهمیده‌ای چقدر عزیزند. حتما باید یک مدتی نباشند، اصلا رهایت کنند بروند آن سر دنیا تا بفهمی چقدر نیستند و چقدر بودنشان خوب است.

بعضی آدمها هم هستند که آرام جانند.
حاضری صبح به صبح منتظرشان بایستی لب پنجره زندگی و برایشان دست تکان بدهی و به بودنشان سلام کنی...   
 

از تو در این خانه‌ها تنها همین خاک مانده
و نهالی در دل‌هامان
که فقط سالی ده روز
آبیاری‌اش می‌کنیم
امشب بوی خاک خیس‌خورده‎ات پاشید در سجاده‌ام
و نهالم جان سالانه گرفت
حالا ما چه کار کنیم؟
برای تمام اشک‌هایی که بر چشم‌هایمان بستیم
برای سجاده‌هامان که تنها سه بار در روز
باز می‌شود و بسته
برای بین الطلوعین‌هایی
که در خوش‌خواب‌ها می‌گذرانیم
برای شکم‌هایی که به پیتزا عادت کرده است
برای چیزهایی که عادت کرده‌ایم
برای تنها ترین عضو خانه‌مان
که هر شب بالای سرمان روی رحل
خواب مانده است
خواب مانده‌ایم
حالا ما چه کار کنیم؟
که حتی وقتی بیایی هم
وقتی بوی خاک خون خوردۀ سجاده‌هایمان
بلند شود
در عطرهایمان خفه شده‌ایم
یا روی خوش خوابیم
یا دنبال عادت‌هایمان
سجاده‌هایمان همین طور معطل مانده است
بیایی
تو …
کجاییم؟


گالری عکس عاشقانه تنهایی و غمگین




گالری عکس عاشقانه تنهایی و غمگین

تنها منم در مصرع پایانی قصه تنها تویی در بین یک رمانی غصه تنهایی ام پایان یک روز غم انگیز است تنها ترین مرد زمین از غصه لبریز است دختر کلامی غم زده در لای سجاده است آن مست دیوانه میان خواب آماده است.


  ادامه مطلب ...

شعر عاشقانه : آینه



گرچه چشمان تو جز در پی زیبایی نیست

دل بکن ! آینه این قدر تماشایی نیست

حاصل خیره در آیینه شدن ها آیا

 دو برابر شدن غصه تنهایی نیست؟

بی سبب تا لب دریا مکشان قایق را

 قایقت را بشکن ! روح تو دریایی نیست

آه در آینه تنها کدرت خواهد کرد

  آه ! دیگر دمت ای دوست ، مسیحایی نیست

آنکه یک عمر به شوق تو در این کوچه نشست

حال وقتی به لب پنجره می آیی ، نیست

خواستم با غم عشقش بنویسم شعری

 گفت : هر خواستنی عین توانایی نیست ...


فاضل نظری